English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8544 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
guard line U خط اغاز مسابقه شمشیربازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fencing U مسابقه شمشیربازی
fencing time U زمان مسابقه شمشیربازی
presidents U مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
president U مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
tilt U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
wire U خط اغاز یا پایان مسابقه
wires U خط اغاز یا پایان مسابقه
pre game drills U تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
bump start U اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
barrier U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
approach U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approached U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approaches U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
barriers U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
starting post U تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
checkpoints U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoint U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
check-points U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
dawning U اغاز اغاز شدن
dawned U اغاز اغاز شدن
dawns U اغاز اغاز شدن
dawn U اغاز اغاز شدن
fence U شمشیربازی
escrime U شمشیربازی
fences U شمشیربازی
salle d'armes U زمین شمشیربازی
escrime U شمشیربازی کردن
master off U استاد شمشیربازی
field of play U پیست شمشیربازی
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
strip U سطح پیست شمشیربازی
lanista U شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
piste U زمین شمشیربازی 2 در 41متر
shinai U خیزران شمشیربازی ژاپنی
ground judge U داور زمین شمشیربازی
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
singlestick U چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
kendo U شمشیربازی ژاپنی باخیزران و با هر دو دست
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
mask U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fence off U کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
novice U جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novices U جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
guard U حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding U حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards U حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
instep U اغاز
exordium U اغاز
entrances U اغاز
entranced U اغاز
incipience or ency U اغاز
entrance U اغاز
initiation U اغاز
inception U اغاز
inchoation U اغاز
get away U اغاز
primordium U اغاز
authorship U اغاز
originationu U اغاز
origin U اغاز
origins U اغاز
kick-off U اغاز
insteps U اغاز
abinitio U از اغاز
initation U اغاز
outset U اغاز
getaway U اغاز
getaways U اغاز
kick-offs U اغاز
commencement U اغاز
initio U در اغاز
jump off U اغاز
kick off U اغاز
venue U اغاز
venues U اغاز
onset U اغاز
scratch line U خط اغاز
beginnings U اغاز
beginning U اغاز
entrancing U اغاز
terminus a que U اغاز
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
start of message U اغاز پیام
commencing U اغاز کردن
begin U اغاز کردن
initialed U واقع در اغاز
commences U اغاز کردن
begin U اغاز شدن
initial U واقع در اغاز
commenced U اغاز کردن
begins U اغاز کردن
commence U اغاز کردن
start of taxt U اغاز متن
begins U اغاز شدن
start of heading U اغاز سرفصل
wire to wire U از اغاز تا فرجام
self initiated U خود اغاز
inchoate U اغاز کردن
to take to U اغاز نهادن
initiated U اغاز کردن
thru U از اغاز تاانتها
initiates U اغاز کردن
initiating U اغاز کردن
inaugurate U اغاز کردن
inaugurated U اغاز کردن
inaugurates U اغاز کردن
to push off U اغاز کردن
debut U اغاز کار
debuts U اغاز کار
soft start U اغاز نرم
som U اغاز پیام
start bit U بیت اغاز
initiate U اغاز کردن
initialing U واقع در اغاز
uppermost U از اغاز از ابتدا
launched U اغاز کردن
launches U اغاز کردن
launching U اغاز کردن
inaugurating U اغاز کردن
births U اغاز زاد
alpha U اغاز شروع
alphas U اغاز شروع
prime U درجه یک اغاز
primed U درجه یک اغاز
primes U درجه یک اغاز
nodal point U نقطه اغاز
birth U اغاز کردن
takeoffs U اغاز پرش
takeoff U اغاز پرش
revival U اغاز رونق
revivals U اغاز رونق
jump off U اغاز حمله
push off U اغاز کردن
launch U اغاز کردن
incipit U شروع و اغاز
introductive U اغاز کننده
initialled U واقع در اغاز
from a to izzard U از اغاز تا انجام
initialling U واقع در اغاز
initial point U نقطه اغاز
lead off U اغاز کردن
initials U واقع در اغاز
leadoff U اغاز ضربت
birth U اغاز زاد
alpha and omega U اغاز و فرجام
at first U در اغاز کار
incept U اغاز کردن
inaugurator U اغاز کننده
at the start U در اغاز کار
births U اغاز کردن
set position U اماده در نقطه اغاز
aurora U سرخی شفق اغاز
staggers U خط اغاز مسیر هر دونده
to take arms U جنگ اغاز کردن
staggering U خط اغاز مسیر هر دونده
stagger U خط اغاز مسیر هر دونده
flagman U پرچم دار خط اغاز
start bit U ذرهء اغاز نما
hajime U اغاز مبارزه کاراته
corrosive attack U اغاز و توسعه خورندگی
exordial U مربوط به اغاز یا مقدمه
christmas tide U هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
grid start U حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
initial boiling point U نقطه اغاز جوشش
eolithic U متعلق به اغاز عصرسنگ
jump the gum U خطا در اغاز پرش
decadence U فساد اغاز ویرانی
prefaces U اغاز پیش گفتار
prefaced U اغاز پیش گفتار
preface U اغاز پیش گفتار
through U از اغاز تا انتها کاملا
pullulate U اغاز توسعه نهادن
eras U اغاز تاریخ عصر
era U اغاز تاریخ عصر
stages U قراردادن اتومبیل در خط اغاز
stage U قراردادن اتومبیل در خط اغاز
prefacing U اغاز پیش گفتار
Recent search history Forum search
1شركت در مسابقه
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com